- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر قدم لغزیدنی فرش قدمگاه منست چاه راهم چون قلم پیوسته همراه منست
2 گشته از افتادگی آن سرفرازی حاصلم کاسمان در سایه دیوار کوتاه منست
3 از طریق راست خاشاک خطرها رفته اند هر چه در راه منست از طبع گمراه منست
4 گرچه راهی را بسر طی می کنم همچون قلم سرنوشت تازه ای هر گام در راه منست
5 روی مقصودی ندیدم هیچگاه از پرده پوش سرمه افتاده از چشم اثر آه منست
6 بس شکست از کارگاه مومیائی دیده ام روز بد هرگز نبیند گرچه بدخواه منست
7 کاهش فقر از غرور خاکساری کم نکرد همت پرواز عنقا در پر کاه منست
8 این فغان جان و دل آخر نمیگردد کلیم هر چه جانکاهست در این راه دلخواه منست