جلال عضد

جلال عضد

جلال عضد
جلال عضد

هر شبی بر خاک کویت جای سازم از جلال عضد غزل 133

غزل 133 ام از 401 غزلیّات

هر شبی بر خاک کویت جای سازم تا سحر

1 هر شبی بر خاک کویت جای سازم تا سحر نطع خاکم زیر پهلو ، آستانم زیر سر

2 آفتابی و ز تو ما چون ذرّه رسوا می شویم سایه از ما بر مدار و پرده ما را مدر

3 دوش شمعم کرد دلسوزی گه بر بالین من ایستاده اشک می بارید تا وقت سحر

4 دوست است از هر دو عالم مقصد و مقصود ما عاشقان را دنیی و عقبی نیاید در نظر

5 کس نمی آید به چشمم کآردم آبی به روی جز سرشک خویشتن و آن هم به صد خون جگر

6 ای که دایم دردمندان را ملامت می کنی لطف کن ما را به خود بگذار و از ما در گذر

7 تو کجا در وهم گنجی کز تجلّی رخت طایر اوهام را یک سر بسوزد بال و پر

8 چون به بویت روز حشر از خاک برخیزد جلال مست سودای تو باشد وز دو عالم بی‌خبر

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر شبی بر خاک کویت جای سازم تا سحر

شاعر شعر هر شبی بر خاک کویت جای سازم تا سحر چه کسی است ؟

شاعر شعر هر شبی بر خاک کویت جای سازم تا سحر جلال عضد می باشد.

شعر هر شبی بر خاک کویت جای سازم تا سحر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر هر شبی بر خاک کویت جای سازم تا سحر چیست ؟

قالب شعر هر شبی بر خاک کویت جای سازم تا سحر غزل است

مضمون اصلی شعر هر شبی بر خاک کویت جای سازم تا سحر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر