-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست الحان بلبل از نفس دوستان توست
2 چون خضر دید آن لب جان بخش دلفریب گفتا که آب چشمهٔ حیوان دهان توست
3 یوسف به بندگیت کمر بسته بر میان بودش یقین که ملک ملاحت از آن توست
4 هر شاهدی که در نظر آمد به دلبری در دل نیافت راه که آنجا مکان توست
5 هرگز نشان ز چشمهٔ کوثر شنیدهای کاو را نشانی از دهن بینشان توست
6 از رشک آفتاب جمالت بر آسمان هر ماه ماه دیدم چون ابروان توست
7 این باد روح پرور از انفاس صبحدم گویی مگر ز طرهٔ عنبرفشان توست
8 صد پیرهن قبا کنم از خرمی اگر بینم که دست من چو کمر در میان توست
9 گفتند میهمانی عشاق میکنی سعدی به بوسهای ز لبت میهمان توست