سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

هر سلطنت که خواهی می‌کن از سعدی شیرازی غزل 575

غزل 575 ام از 1930 غزلیات

هر سلطنت که خواهی می‌کن که دلپذیری

1 هر سلطنت که خواهی می‌کن که دلپذیری در دست خوبرویان دولت بود اسیری

2 جان باختن به کویت در آرزوی رویت دانسته‌ام ولیکن خونخوار ناگزیری

3 ملک آن توست و فرمان مملوک را چه درمان گر بی‌گنه بسوزی ور بی خطا بگیری

4 گر من سخن نگویم در وصف روی و مویت آیینه‌ات بگوید پنهان که بی‌نظیری

5 آن کاو ندیده باشد گل در میان بستان شاید که خیره ماند در ارغوان و خیری

6 گفتم مگر ز رفتن غایب شوی ز چشمم آن نیستی که رفتی آنی که در ضمیری

7 ای باد صبح بستان پیغام وصل جانان می‌رو که خوش نسیمی می‌دم که خوش عبیری

8 او را نمی‌توان دید از منتهای خوبی ما خود نمی‌نماییم از غایت حقیری

9 گر یار با جوانان خواهد نشست و رندان ما نیز توبه کردیم از زاهدی و پیری

10 سعدی نظر بپوشان یا خرقه در میان نه رندی روا نباشد در جامه فقیری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر سلطنت که خواهی می‌کن که دلپذیری

شاعر شعر هر سلطنت که خواهی می‌کن که دلپذیری چه کسی است ؟

شاعر شعر هر سلطنت که خواهی می‌کن که دلپذیری سعدی شیرازی می باشد.

شعر هر سلطنت که خواهی می‌کن که دلپذیری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر هر سلطنت که خواهی می‌کن که دلپذیری چیست ؟

قالب شعر هر سلطنت که خواهی می‌کن که دلپذیری غزل است

مضمون اصلی شعر هر سلطنت که خواهی می‌کن که دلپذیری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر