- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد دستم گرفته بر سر کوی دگر برد
2 آشفته ام ز باد که هر دم بر غم من گردی ز مقدم تو بروی دگر برد
3 جان را بدست باد چو سویت روان کنم لرزد دلم مباد که سوی دگر برد
4 عاشق شنید بوی گل از باد و شد ز دست در مجلسی ندید که بوی دگر برد
5 آمد هوای آنکه فغانی بهر نفس برگ نشاط بر لب جوی دگر برد