1 هر روز مه تمام نقصان ز دهست کز بدر تو قرض خواه ده شانزدهست
2 مه را شب چارده بود کاستگی حسن تو شب یازده و پانزدهست
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 غبار از دل به مژگان روبم و بینم نشانش را به آب دیده شویم خاک و جویم آستانش را
2 ز مستیهای شوق آن بلبل شوریدهاحوالم که نشناسد اگر صدبار بیند آشیانش را
1 نگاه گم شده در راه کوی یار مرا گسسته عقد گهر گریه در کنار مرا
2 خود از محبت جانان به خود حسد دارم ز رشگ غیر کنون برگذشته کار مرا
1 ز عاشق می شود معشوق را نام و نشان پیدا ثمر نیکو نیاید تا نگردد باغبان پیدا
2 خودی ها محو گردد گر تو از رخ پرده برداری گمان پوشیده گردد هر کجا گردد عیان پیدا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **