1 هر محنت و غم که سر به جانت دادند مفتاح نشاط جاودانت دادند
2 از خلعت هستیت مرتب کردند از هستی خود اگر نشانت دادند
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 شرم میآید ز قاصد طفل محبوب مرا بر سر راهش بیندازید مکتوب مرا
2 دست پرورد توام ای عشق، پاس من بدار هرکه بیند از تو میداند بد و خوب مرا
1 نگاه گم شده در راه کوی یار مرا گسسته عقد گهر گریه در کنار مرا
2 خود از محبت جانان به خود حسد دارم ز رشگ غیر کنون برگذشته کار مرا
1 بانگ نی می برد ز هوش مرا می دهد می ز راه گوش مرا
2 ناله نای تا حریم وصال می برد بر کنار و دوش مرا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به