- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با آنکه دل به درد تو بس دردمند بود جز درد چارۀ دگرش ناپسند بود
2 گر دست ما ز دامن وصل تو کوته است اندر هوای قد تو همت بلند بود
3 پیش قد تو سرو تمایل زیاد کرد بادش فکند باز که بس خود پسند بود
4 آن دانه های خال سیه بر رخت مگر از بهر چشم زخم بر آتش سپند بود
5 از قید زلف دلکش تو کس نبرد جان زیرا که مو به مو همه قید و کمند بود
6 از بس که شاهدی ز می عشق بود مست عمر عزیز رفت ندانست که چند بود