1 با آنکه به موی مانم از غم موئی ز جفا نمیکنی کم
2 دندان نکنی سپید تا لب از تب نکنم کبود هر دم
3 گر گونهٔ غمگنان ندارم زان نیست که هستم از تو خرم
4 دانی ز چه سرخ رویم؟ ایراک بسیار دمیدم آتش غم
5 از جور تو آفتاب عمرم بالای سر آمده است ارحم
6 خاقانی را به نیش مژگان بس کز رگ جان گشادهای دم
7 در خاطر او ز آتش و آب عشق تو سپه کشد دمادم
8 زان آتش و آب رست سروی کز فیض بهاء دین کشد نم
9 مصباح امم امام اکمل مفتاح همم همام اکرم