- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگرچه پادشه عالمم گدای توام تو از برای منی و من از برای توام
2 جهان که بنده از بندگان حضرت تست از آن فدای من آمد که من فدای توام
3 جهان بذات و صفت دم بدم غذای من است که مت بذات و صفت دم بدم غذای توام
4 همیشه ذات تو مخفی و مرتدیست بمن برای آنکه حجاب تو و ورای توام
5 دوای معلمم و اسم جامع اعظم از آدم از عظمت بلکه کبریای توام
6 بروز عرض تو عالم بسوی من نکرد میان عرصه که هم چیز و هم لوای توام
7 لقای خویش اگر آرزو کند دیدن مرا ببین بحقیقت که من لقای توام
8 نظر بجانب من کن که روی خود بینی از آنکه آینه روی جانفزای توام
9 مرا نگر که بمن ظاهر است جمله جهان چرا که مظهر جام جهان نمای توام
10 تو بی وساطت من ره بحق کجا یابی مدار دست ز من زانکه رهنمای توام
11 بگوش هوش جهان دوش مغربی میگفت مرا شناس که من مظهر خدای توام