- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من اگرچه تیره خاکم دلکیست برگ و سازم به نظارهٔ جمالی چو ستاره دیده بازم
2 بهوای زخمه تو همه نالهٔ خموشم تو باین گمان که شاید ز نوا فتاده سازم
3 به ضمیرم آنچنان کن که ز شعلهٔ نوائی دل خاکیان فروزم دل نوریان گدازم
4 تب و تاب فطرت ما ز نیازمندی ما تو خدای بی نیازی نرسی بسوز و سازم
5 به کسی عیان نکردم ز کسی نهان نکردم غزل آنچنان سرودم که برون فتاد رازم