- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر چه دوری میکنم بیصبر و آرامم هنوز مینمایم اینچنین وحشی ولی رامم هنوز
2 باورش میآید از من دعوی وارستگی خود نمیداند که چون آورده در دامم هنوز
3 اول عشق و مرا سد نقش حیرت در ضمیر این خود آغاز است تا خود چیست انجامم هنوز
4 من به سد لطف از تو ناخرسند و محروم این زمان از لبت آورده سد پیغام دشنامم هنوز
5 صبح و شام از پی دوانم روز تا شب منتظر همرهی با او میسر نیست یک گامم هنوز
6 من سراپا گوش کاینک میگشاید لب به عذر او خود اکنون رنجه میدارد به پیغامم هنوز
7 وحشی این پیمانه نستانی که زهر است این نه می باورت گر نیست دردی هست در جامم هنوز