عشرت سالگره تا کی‌ات ای از بیدل دهلوی غزل 1919

بیدل دهلوی

آثار بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

عشرت سالگره تا کی‌ات ای غفلت فال

1 عشرت سالگره تا کی‌ات ای غفلت فال رشته‌ای هست‌که لب می‌گزد ازگفتن سال

2 بگذر ای شمع ز تشویش زبان آرایی کاروانهاست درین دشت خموشی دنبال

3 دعوی عشق و هوس عام فتاده‌ست اینجا عالم ازکام و زبان عرصهٔ‌کوس است و دوال

4 دل سخت آینهٔ آتش‌ کبر و حسد است تب این‌کوه به جز سنگ ندارد تبخال

5 سعی مشاطه غم زشتی ایجاد نخورد زنگی از داغ جبین سوخت به آرایش خال

6 خاکساریست بهاری که چمنها دارد ای نهال ادب از ربشه مکن قطع وصال

7 انفعال من وتو با دل روشن چه‌کند عرق شخص زآیینه نریزد تمثال

8 عالمست این به غرور تو که می‌پردازد بوالهوس یک دوسه روزی به خیالات ببال

9 مه پس از بدر شدن سعی هلالش پیش است چون به معراج رسد طالب نقص است‌کمال

10 عشق بیخود ز خودم می‌برد و می‌آرد رنگ در دعوی پرواز ندارد پر و بال

11 به‌که چون شمع به سر قطع‌کنی راه ادب تا ز سعی قدمت سایه نگردد پامال

12 دیده شوخ نگاهان ز حیا بیخبر است چه‌کند بیدل اگر نگذرد آب از غربال

عکس نوشته
کامنت
comment