عشرت خلوت و دیدار عزیزان از اوحدی مراغه‌ای غزل 134

اوحدی مراغه‌ای

آثار اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

عشرت خلوت و دیدار عزیزان شاهیست

1 عشرت خلوت و دیدار عزیزان شاهیست وین نداند، مگر آن دل که درو آگاهیست

2 آن شناسد که: چه بر یوسف مسکین آمد از غم روی زلیخا؟ که چو یوسف چاهیست

3 دست کوته مکن از باده و باقی مگذار چیزی از عشق، که در روز بقا کوتاهیست

4 دلم از هر دو جهان روی تو می‌خواهد و این چون ببینی تو، هم از غایت نیکو خواهیست

5 تا تو آهو بره را سر به کمند آوردیم پیش ما شیر فلک را هوس روباهیست

6 مطرب، امشب همه آوازهٔ خرگاهی زن اندرین خیمه، که معشوقهٔ ما خرگاهیست

7 فتنهٔ روی خود، ای ماه و دل سوختگان ز اوحدی پرس، که در شست تو همچون ماهیست

عکس نوشته
کامنت
comment