-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رفیقا شناسی که من ز اهل شروان نه از بیم جان در شما میگریزم
2 خطائی نکردم بهحمدالله آنجا که اینجا ز بیم خطا میگریزم
3 چه خوش گفت سالار موران که با جم نکردم بدی زو چرا میگریزم
4 ز بهر فراغت سفر میگزینم پی نزهت اندر فضا میگریزم
5 مرا زحمت صادر و وارد آنجا عنا مینمود از عنا میگریزم
6 قضا هم ز داغ فراق عزیزان دلم سوخت هم زان قضا میگریزم
7 دلی بودم از غم چو سیماب لرزان چو سیماب از آن جابه جا میگریزم
8 به تبریز هم پایبند عیالم از آن پای بند بلا میگریزم
9 ز تبریز چون سوی ارمن بیایم هم از ظلمتی در ضیا میگریزم