بس‌که من دل را به‌دام از امیر معزی نیشابوری غزل 30

امیر معزی نیشابوری

آثار امیر معزی نیشابوری

امیر معزی نیشابوری

بس‌که من دل را به‌دام عشق خوبان بسته‌ام

1 بس‌که من دل را به‌دام عشق خوبان بسته‌ام از نشاط روی ایشان توبه‌ها بشکسته‌ام

2 جسته‌ام او را که او را دیده تیر انداخته است تا دل و جان را به تیر غمزهٔ او خسته‌ام

3 هرکجا سوزنده‌ای را دیده‌ام چون خویشتن دوستی را دامن اندر دامن او بسته‌ام

4 دوستانم بر سرکارند در بازار عشق من چو معزولان چرا درگوشهٔ بنشسته‌ام

5 گر به ظاهر بنگری درکار من‌گویی مگر با سلامت همنشین و از خصومت رسته‌ام

6 این سلامت راکه من دارم ملامت در قفاست تا نپنداری که از دام ملامت جسته‌ام

7 نوک خار هجر این یاران مشکین موی را از جفای دوستان در دیدگان بشکسته‌ام

عکس نوشته
کامنت
comment