- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عماد دولت ودین صدر و پیشوای جهان تویی که بزم تو را ماه نو پیاله شود
2 ز ابر دیده چو باران اشک بدخواهت به لب رسد ز نفسهای سرد ژاله شود
3 مرا ز شادی جاه تو هر زمان باری ز خنده لب چو گل و روی همچو لاله شود
4 چو از حواله شمس طبیب یاد آرم ز غبن و غصه همه خنده هام ناله شود
5 هنوز آنقدری باقی ست و می ترسم از ان که باقی عمرم درین حواله شود
6 دو روزه را تب خادم بود اگر بدهی وگرنه از پی این وامهای حاله شود
7 امید من به تو یک ماهه بیش نیست و هنوز هزار سال بزی تا هزار ساله شود