1 الا ای مرگ! در جانم درآویز که جام عمر من، گردید لبریز!
2 چسان من زنده مانم: ملک ایران به سر گیرد دوباره، دور چنگیز
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 دل پر خون من را کس ندارد سر مجنون من را کس ندارد
2 همه کس را، ز گردون دل کباب است ولی گردون من را کس ندارد
1 هر آن که بی خبر از فن خایه مالی شد دچار زندگی پست و نان خالی شد!
2 بهل بمیرند، آن صاحبان عزت نفس که پشتشان همه از بار غم هلالی شد!
1 جهان را دائما این رسم و این آیین نمیماند اگر چندی چنین ماندست، بیش از این نمیماند
2 به چندین سال عمر، این نکته را هر سال سنجیدی که آن اوضاع دی، در فصل فروردین نمیماند
1 آتشین طبع تو عشقی که روانست چو آب رخ دوشیزه فکر از چه فکنده است نقاب
2 در حجاب است سخن گر چه بود ضد حجاب بس خرابی ز حجاب است که ناید به حساب
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به