الا از سرایندهٔ فرامرزنامه فرامرزنامه 189

سرایندهٔ فرامرزنامه

آثار سرایندهٔ فرامرزنامه

سرایندهٔ فرامرزنامه

الا ای خرد مغز سخن

1 الا ای خرد مغز سخن دلت برگسل زین سرای کهن

2 که او چون من و چون تو بسیار دید نخواهد همی با کسی آرمید

3 اگر شهریاری،اگر پیشکار تو اندر گذاری واو پایدار

4 چه با رنج باشی،چه با تاج و تخت ببایدت بستن به فرجام،رخت

5 اگر آهنی،چرخ بگدازدت چو گشتی کهن با زننوازدت

6 چو سرو دلارای گردد به خم خروشان شود نرگسان دژم

7 خمان چهره ارغوان زعفران سبک مردم شاد گرددگران

8 بخسبد روان چون که بالا بخفت تو تنها ممان زان که همراه رفت

9 اگر شهریاری،اگر زیردست جز ازخاک تیره نیابی نشست

10 کجا آن بزرگان با تاج و تخت کجا آن سواران بیدار بخت

11 کجا آن خردمند و کندآوران کجا آن سرافراز جنگی سران

12 همه خاک دارند بالین وخشت خنک آن که جز تخم نیکی نکشت

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر