-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای ز آتش حسن تو شبستان وفا گرم وز شعله رخستار تو هنگامه ما گرم
2 ترسم ز لطافت شود از رنگ به رنگی بسیار گل روی تو را کرده حیا گرم
3 چون شمع برافروخته از وی بچکد موم از عکس تو شد آینه را بس که قفا گرم
4 از مردمکم دیده بد دور که امروز آمد به نظر تیر توام نام خدا گرم
5 نگذاشت که از آتش عشق تو شود سرد برداشت ز جا پیکرم از خاک هما گرم
6 چون پای تو رنگین شود از دیده خونبار دیگر نشود رونق بازار حنا گرم
7 بر مشت حنا پا مزن ای شوخ که قصاب کرده به سر آتش سوزان تو جا گرم