1 صدر اسلام زنده گشت و نمرد گر چه صورت به خاک تیره سپرد
2 در جهان بزرگ ساخت مکان هم بخردان گذاشت عالم خرد
3 پس تو گویی که مرثیت گویش زنده را مرثیت که یارد برد
1 روزی بت من مست به بازار برآمد گرد از دل عشاق به یک بار بر آمد
2 صد دلشده را از غم او روز فرو شد صد شیفته را از غم او کار برآمد
1 هر که در عاشقی تمام بود پخته خوانش اگر چه خام بود
2 آنکه او شاد گردد از غم عشق خاص دانش اگر چه عام بود
1 نرگسین چشما به گرد نرگس تو تیر چیست وان سیاهی اندرو پیوسته همچون قیر چیست
2 گر سیاهی نیست اندر نرگس تو گرد او آن سیه مژگان زهرآلود همچون تیر چیست