پیشتر آ پیشتر از جلال الدین محمد مولوی غزل 251

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

پیشتر آ پیشتر ای بوالوفا

1 پیشتر آ پیشتر ای بوالوفا از من و ما بگذر و زوتر بیا

2 پیشتر آ درگذر از ما و من پیشتر آ تا نه تو باشی نه ما

3 کبر و تکبر بگذار و بگیر در عوض کبر چنین کبریا

4 گفت الست و تو بگفتی بلی شکر بلی چیست کشیدن بلا

5 سر بلی چیست که یعنی منم حلقه زن درگه فقر و فنا

6 هم برو از جا و هم از جا مرو جا ز کجا حضرت بی‌جا کجا

7 پاک شو از خویش و همه خاک شو تا که ز خاک تو بروید گیا

8 ور چو گیا خشک شوی خوش بسوز تا که ز سوز تو فروزد ضیا

9 ور شوی از سوز چو خاکستری باشد خاکستر تو کیمیا

10 بنگر در غیب چه سان کیمیاست کو ز کف خاک بسازد تو را

11 از کف دریا بنگارد زمین دود سیه را بنگارد سما

12 لقمه نان را مدد جان کند باد نفس را دهد این علم‌ها

13 پیش چنین کار و کیا جان بده فقر به جان داند جود و سخا

14 جان پر از علت او را دهی جان بستانی خوش و بی‌منتها

15 بس کنم این گفتن و خامش کنم در خمشی به سخن جان فزا

عکس نوشته
کامنت
comment