- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مراست هر طرف از سیل اشک دریایی کجا روم چه کنم ره نمی برم جایی
2 نمی کنند بتان میل عشق بازان حیف که ضایع است هنر نیست کارفرمایی
3 شکایت غم عشق از کسی نمی شنوم مگر که نیست درین شهر ماه سیمایی
4 کجا حریف جنون منند مردم شهر من و مصاحبت آهوان صحرایی
5 نه من همین سر سودای زلف او دارم سری کجاست که خالی بود ز سودای
6 چنین که کار تو عاشق کشیست هر ساعت نمی شود سر کوی تو بی تماشایی
7 دلا فضولی بی دل قرار چون گیرد که یک دلست درو هر زمان تمنایی