- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای ز موج طلعتت نظاره در گردابها حیرت آیینه باشد شوخی سیمابها!
2 احتیاجی نیست در کویش به شمع دل مرا شمع را نوری نباشد در شب مهتابها
3 فرش مخمل میکند سامان غفلت دم به دم میشود تعبیر حیرت عاقبت این خوابها
4 طرفه آهنگی بود ساز نوای عشق را ای خوش آن مطرب که دارد نغمه زین مضرابها!
5 ابرویش در دعوی عشقم شهادت میدهد راحتی چون من ندارد زاهد از محرابها!
6 اشک عشاق از غمش امروز طوفان میکند میشود دریا به هرجا جمع گردد آبها
7 کم ز مجنون نیستم طغرل به صحرای جنون خواندهام درس غمش را جمله فصل و بابها!