-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای صنم گلزاری چند مرا آزاری من چو کمین فلاحم تو دهیم سالاری
2 چند مرا بفریبی هر چه کنی میزیبی چند به دل آموزی مغلطه و طراری
3 آن که از آن طراری باز بر او برشکنی افتد و سودش نکند در دغلی هشیاری
4 ساده دلی ساز مرا سوی عدم تاز مرا تار هم از لطف فنا زین فرح و زین زاری
5 هر کی بگرید به یقین دیده بود گنج دفین هر کی بخندد بود او در حجب ستاری
6 من که ز دور آمدهام با شر و شور آمدهام بازبنگشادهام این دان خبر سرباری
7 بار که بگشاده شود از پی سرمایه بود مایه نداری تو ولی خایه خود میخاری
8 بس کن و بسیار مگو روی بدو آر بدو مشتری گفت تو او سیر نه از بسیاری