ای از گل عذرات هر مرغ را نوایی از وحشی بافقی غزل 388

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

ای از گل عذرات هر مرغ را نوایی

1 ای از گل عذرات هر مرغ را نوایی در هر دلی خیالی بر هر سری هوایی

2 آیین بی‌وفایی هم خود بگو که خوب است از چون تو خوبرویی و ز چون تو دلربایی

3 هر جا سگ تو دیدم رو داد گریه بیخود چون بی‌کسی که بیند از دورآشنایی

4 آمد به بزم رندان مست از می شبانه مینا شکست جایی ساغر فکند جایی

5 وحشی وداع جان کن کامد به دیدن تو سنگین دلی ، غریبی ، عاشق کشی ، بلایی

عکس نوشته
کامنت
comment