-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای مطرب جان چو دف به دست آمد این پرده بزن که یار مست آمد
2 چون چهره نمود آن بت زیبا ماه از سوی چرخ بت پرست آمد
3 ذرات جهان به عشق آن خورشید رقصان ز عدم به سوی هست آمد
4 غمگین ز چیی مگر تو را غولی از راه ببرد و همنشست آمد
5 زان غول ببر بگیر سغراقی کان بر کف عشق از الست آمد
6 این پرده بزن که مشتری از چرخ از بهر شکستگان به پست آمد
7 در حلقه این شکستگان گردید کان دولت و بخت در شکست آمد
8 این عشرت و عیش چون نماز آمد وین دردی درد آبدست آمد
9 خامش کن و در خمش تماشا کن بلبل از گفت پای بست آمد