ای چو انجم جیش حسنت بی عدد از سیف فرغانی غزل 134

سیف فرغانی

آثار سیف فرغانی

سیف فرغانی

ای چو انجم جیش حسنت بی عدد

1 ای چو انجم جیش حسنت بی عدد ماه از روی تو می خواهد مدد

2 محرم قرب ترا میقات وصل مجرم بعد ترا شمشیر حد

3 وی الف قدی که بی وصل توم حرف با تشدید هجران یافت مد

4 در حساب حسن تو بی کار شد راست چون دست اشل انگشت عد

5 رفتی و اندوه تو در دل بماند همچونم در خاک و گرد اندر نمد

6 صبر در دل زآتش هجران تو جا نمی گیرد چو آب اندر سبد

7 منکر هجرت عذابی می کند مرده دل را که هست از تن لحد

8 سنگ دل از گازر اندوه تو می خورد چون جامه چرکین لگد

9 آفتابا در فراقت هر نفس صبح شوق از شرق جانم می دمد

10 بی مه رویت که شب روزست ازو آفتاب از سایه ما می رمد

11 سیف فرغانی بعشقت نادرست زین دل خود رای و عقل بی خرد

عکس نوشته
کامنت
comment