بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

غباری کان گل از دامن از بابافغانی شیرازی غزل 242

غزل 242 ام از 695 غزلیات

غباری کان گل از دامن به وقت رفتن افشاند

1 غباری کان گل از دامن به وقت رفتن افشاند بمیرم تا صبا همچون عبیرش بر من افشاند

2 کسی همچون صبا در گلشن کوی تو ره یابد که یکباره ز گرد هستی خود دامن افشاند

3 از آن رو شعله ی شوق توام افزون شود هر دم که چشم خون فشان بر آتش من روغن افشاند

4 پس از من بلبلی پیدا شود در پای هر گلبن صبا خاکسترم را چون بطرف گلشن افشاند

5 فغانی می رود افتان و خیزان بر سر راهی که جان خود به پای رخش آن صید افگن افشاند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر غباری کان گل از دامن به وقت رفتن افشاند

شاعر شعر غباری کان گل از دامن به وقت رفتن افشاند چه کسی است ؟

شاعر شعر غباری کان گل از دامن به وقت رفتن افشاند بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر غباری کان گل از دامن به وقت رفتن افشاند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر غباری کان گل از دامن به وقت رفتن افشاند چیست ؟

قالب شعر غباری کان گل از دامن به وقت رفتن افشاند غزل است

مضمون اصلی شعر غباری کان گل از دامن به وقت رفتن افشاند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر