- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در زمان دولت «شاه سلیمان » احتشام آنکه از معماری عدلش، جهان آباد شد
2 زهره ظالم، ز بیم آن شه با عدل و داد آب شد، چندانکه سیل خانه بیداد شد
3 از خزان رنگ زردی در ریاض عهد او راستی هرکس چو سرو آورد پیش، آزاد شد
4 خسروی، کز زور عدلش بیستون ظلم را آه مظلومی تواند تیشه فرهاد شد!
5 برق از کشتی خورد گردانه یی در عهد او از خجالت خواهد آتش آب در فولاد شد!
6 رو، در آبادی جهان را چون زیمن عدل اوست این بنای خیر از توفیق حق بنیاد شد
7 چیست این دلکش بنا؟ مهمانسرایی بهر خلق کز ورودش رنج راحت گشت و، غمگین شاد شد!
8 این سرا، از بس که باشد دلنشین، نبود عجب گر غریبان را در این منزل وطن ازیاد شد
9 نی سرا، کز راه تحصیل دعای مغفرت میتواند با نیش را ارشد اولاد شد!
10 با نیش ز آن گنج ها اندوزد از نقد ثواب مستغلی این چنین کم در جهان بنیاد شد
11 یافت چون اتمام،واعظ کرد تاریخش رقم: «آن سرا نیز از بنای این سرا آباد شد»