1 از جام حباب آب می نوش می نوش چو عارفان و می نوش
2 گوئی چه کنم چه چاره سازم در راه خدا به جان همی کوش
1 جام عین شراب دریابش همچو آب و حباب دریابش
2 همه عالم تن است و او جانست خوش حبابی پر آب دریابش
1 ظهور سلطنت عشق اوست در دو سرا درین سرا قدمی نه در آن سرا به سرآ
2 چو اوست در دو سرا غیر او نمی بینم منم که از دل و جان عاشقم به هر دو سرا
1 همه عالم تو را و او ما را طلب او کن و بجو ما را
2 سر زلفش به دست ما افتاد می نمایند مو به مو ما را