-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مگر مستی نمیدانی که چون زنجیر جنبانی ز مجنونان زندانی جهانی را بشورانی
2 مگر نشنیدهای دستان ز بیخویشان و سرمستان وگر نشنیدهای بستان به جان تو که بستانی
3 تو دانی من نمیدانم که چیست این بانگ از جانم وزین آواز حیرانم زهی پرذوق حیرانی
4 صلا مستان و بیخویشان صلا ای عیش اندیشان صلا ای آنک میدانی که تو خود عین ایشانی