گره از کار من جز نالهای از فضولی بغدادی غزل 127

فضولی بغدادی

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

گره از کار من جز نالهای زار نگشاید

1 گره از کار من جز نالهای زار نگشاید نبندم ناله را ره تا گره از کار نگشاید

2 ز مژگان چشم دارم در رهت خون دلم ریزد گل امیدواری آه اگر زین خار نگشاید

3 بچشم و دل گشودم راز عشق او شدم رسوا کسی آن به که راز یار با اغیار نگشاید

4 فتاده در ضمیرم ذوق وصلش آه اگر آن مه درین نیت بفالم مصحف رخسار نگشاید

5 شنیدم برگ گل لاف لطافت بر زبان دارد تو لب بگشای تا او لب بدین گفتار نگشاید

6 بچندین مکر نتواند که بگشاید فلک هر گو در هر فتنه را کان غمزه خونخوار نگشاید

7 اسیر عشق باید چون فضولی کز غم پنهان بمیرد زار هرگز لب پی اظهار نگشاید

عکس نوشته
کامنت
comment