مکن در بزم روشن وصف آن از اسیر شهرستانی غزل 28

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

مکن در بزم روشن وصف آن شیرین شمایل را

1 مکن در بزم روشن وصف آن شیرین شمایل را که رشک آتش زند در سینه جان شمع محفل را

2 بکش از صحبت صورت پرستان دامن الفت خریداری مجو بهتر زحسن آیینه دل را

3 شهیدی سرخ روی بزم سربازی تواند شد که طوق گردن تسلیم سازد تیغ قاتل را

4 شد از موج سرشکم کشتی آرام طوفانی نمایی تا به کی ای ناخدا از دور ساحل را

عکس نوشته
کامنت
comment