- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 طریق شب روی- ای دل!- ز دست نگذاری اگر شبی سر زلف بتی به دست آری
2 شدی که لشکر دولت کنی مسخر خویش ولی چه سود که بختت نمی دهد یاری
3 گهی چو طره به روی مهی پریشانی گهی به سلسله ی دلبری گرفتاری
4 گهی بسان صراحی ز دیده خون ریزی گهی به یاد لبی چون پیاله خونخواری
5 چو دف ز بس که قفا می خوری ز چنگ غمش چو چنگ و نی بودت پیشه ناله و زاری
6 کنار جوی دلا! زین میان چو زنده دلان که تا مراد دل خویش در کنار آری
7 به پای مرکب معشوق خویش چون حیدر بباز سر به وفا گر سر وفا داری