- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نگویی تا به گلبن بر چه غلغل دارد آن قمری که چندان لحن میسازد همی نالد ز کم صبری
2 به لحن اندر همی گوید که سبحانا نگارنده که بنگارد چنان رویی بدان خوبی و خوش چهری
3 مسیحادم و موسی کف سلیمان طبع و یوسف رخ محمد دین و آدم رای و خو کرده به بیمهری
4 به روز آرایش مکتب شبانگه زینت ملعب ضیاء روز و شمع شب شکر لب بر کسان خمری
5 اگر آتش پرستی را ز عشق او بترساند ز بیم آتش عشقش شود بیزار از گبری