-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نماند اهل رنگی که من داشتم برفت آب و سنگی که من داشتم
2 به بوی دل یار یکرنگ بود به منزل درنگی که من داشتم
3 برد رنگ دیبا هوا لاجرم هوا برد رنگی که من داشتم
4 خزان شد بهاری که من یافتم کمان شد خدنگی که من داشتم
5 بجز با لب و چشم خوبان نبود همه صلح و جنگی که من داشتم
6 چو شیر، آتشین چنگ و چست آمدم پی هر پلنگی که من داشتم
7 کنون جز به تعویذ طفلان درون نبینند چنگی که من داشتم
8 نه خاقانیم نام گم کن مرا که شد نام و ننگی که من داشتم