-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ننشیند آتشم چو ز حق خاست آرزو زین سو نظر مکن که از آن جاست آرزو
2 تردامنم مبین که از آن بحر تر شدم گر گوهری ببین که چه دریاست آرزو
3 شست حق است آرزو و روح ماهی است صیاد جان فداست چه زیباست آرزو
4 چون این جهان نبود خدا بود در کمال ز آوردن من و تو چه میخواست آرزو
5 گر آرزو کژ است در او راستی بسی است نی کز کژی و راست مبراست آرزو
6 آن کان دولتی که نهان شد به نام بد آن چیست کژ نشین و بگو راست آرزو
7 موری است نقب کرده میان سرای عشق هر چند بیپر است و به پرواست آرزو
8 مورش مگو ز جهل سلیمان وقت او است زیرا که تخت و ملک بیاراست آرزو
9 بگشای شمس مفخر تبریز این گره چیزی است کو نه ماست و نه جز ماست آرزو