سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

نگویم آب و گل است آن وجود از سعدی شیرازی غزل 616

غزل 616 ام از 1930 غزلیات

نگویم آب و گل است آن وجود روحانی

1 نگویم آب و گل است آن وجود روحانی بدین کمال نباشد جمال انسانی

2 اگر تو آب و گلی همچنان که سایر خلق گل بهشت مخمر به آب حیوانی

3 به هر چه خوبتر اندر جهان نظر کردم که گویمش به تو ماند تو خوبتر ز آنی

4 وجود هر که نگه می‌کنم ز جان و جسد مرکب است و تو از فرق تا قدم جانی

5 گرت در آینه سیمای خویش دل ببرد چو من شوی و به درمان خویش درمانی

6 دلی که با سر زلفت تعلقی دارد چگونه جمع شود با چنان پریشانی

7 مرا که پیش تو اقرار بندگی کردم رواست گر بنوازی و گر برنجانی

8 ولی خلاف بزرگان که گفته‌اند مکن بکن هر آن چه بشاید نه هر چه بتوانی

9 طمع مدار که از دامنت بدارم دست به آستین ملالی که بر من افشانی

10 فدای جان تو گر من فدا شوم چه شود برای عید بود گوسفند قربانی

11 روان روشن سعدی که شمع مجلس توست به هیچ کار نیاید گرش نسوزانی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نگویم آب و گل است آن وجود روحانی

شاعر شعر نگویم آب و گل است آن وجود روحانی چه کسی است ؟

شاعر شعر نگویم آب و گل است آن وجود روحانی سعدی شیرازی می باشد.

شعر نگویم آب و گل است آن وجود روحانی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر نگویم آب و گل است آن وجود روحانی چیست ؟

قالب شعر نگویم آب و گل است آن وجود روحانی غزل است

مضمون اصلی شعر نگویم آب و گل است آن وجود روحانی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر