ای دل نخوری محنت و اندوه از حکیم سبزواری غزل 51

حکیم سبزواری

آثار حکیم سبزواری

حکیم سبزواری

ای دل نخوری محنت و اندوه که چندت

1 ای دل نخوری محنت و اندوه که چندت از یار و دیار ار ببریدند برندت

2 تا قدر شب قدر وصالش نشناسی در تاری از آن طره فکندند به بندت

3 هر چیز که بینی ز زمانی و زمینی تا مثل شوندت ز قفا جمله دوندت

4 آن شاهد نغزی که بهر پوست چو مغزی ای نطق نلغزد بدوئی پای سمندت

5 در جمله ببین دلبر و آن جمله ببین خود از خود بگذر تا که بخود راه دهندت

6 خاموش شو اسرار مگو سرّ محبت ورنه بسوی دار چو منصور برندت

عکس نوشته
کامنت
comment