چون یار شدی مهر و از بابافغانی شیرازی غزل 327

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز

1 چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز از ره نروی گوش به مردم نکنی باز

2 سوزد جگر مدعی از تندی خویت در روی وی از شمع تبسم نکنی باز

3 صد بار دلم را به سخن ساخته یی شاد آخر چه شنیدی که تکلم نکنی باز

4 از خشم تو و طعنه ی دشمن نبرم جان سوی من اگر چشم ترحم نکنی باز

5 دیدی که چه خون خوردی از آوارگی ایدل جایی که رسی خو بتنعم نکنی باز

6 مدهوش شد از خون دل خویش فغانی از بهر چنین مست سر خم نکنی باز

عکس نوشته
کامنت
comment