-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبح نگرددت سفید پیش بناگوش تو کز سر طاقت گذشت آب در گوش تو
2 گرچه زتمکین حسن، کم سخن افتاده ای بوسه فغان می کند در لب خاموش تو
3 بسکه ز رشک کمر تاب خورد طره ات چون بمیانت رسد بگذرد از دوش تو
4 ایمنی از خلق برد آن مژه جنگجو باشد ازو در هراس زلف زره پوش تو
5 خنده بدریا زند اشک ز دامان من ناز بسنبل کند زلف در آغوش تو
6 کینه من پس چرا هیچ ز یادت نرفت گشته اگر نامم از ننگ فراموش تو
7 موعظه ها را کلیم باشد اگر این اثر پنبه غفلت دری است در صدف گوش تو