- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به یأس هم نپسندید ننگ بیکاری دل شکستهٔ ماکرد ناله معماری
2 در آن بساط که موجود بودنست غرض چو ذره اندکی ما بس است بسیاری
3 به رنگ غنچه درین باغ بیدماغان را نسیم درد سر و شبنم است سر باری
4 خدنگ ناله که از جوش نه فلک گذرد منش به داغ جگر میکنم سپرداری
5 سرم به خدمت هستی فرو نمیآید نفس به گردنم افتاد و کرد زناری
6 چه سحر کرد ندانم نگاه جادویت که مرده است جهانی به ذوق بیماری
7 در آرزوی دهان تو بسکه دلتنگم نفس به سینهٔ من ره برد به دشواری
8 جهانی از نم چشمم مگر به توفان رفت به بحرش ای مژهام بیش ازبن نیفشاری
9 دگر چو سایهام از خانمان چه میپرسی نشستهام به غبار شکسته دیواری
10 نگاه اگر نشود صرف تار و پود تمیز سر برهنه کند چون حباب دستاری
11 ز هرزه تازی اگر بگذرد سرشک خوش است گهر شود چو نشیند ز قطره سیاری
12 کجاست گوهر دیگر محیط عرفان را مگر ز جیب تامل سری برون آری
13 طلسم غنچه هجوم بهار در قفس است به خون نشین و طربکن اگر دلی داری
14 چه جلوهها که نشد فرش حیرتم بیدل صفای خانهٔ آیینه داشت همواری