زار و نزار و خسته ام و بی قرار از فیض کاشانی غزل 149

فیض کاشانی

آثار فیض کاشانی

فیض کاشانی

زار و نزار و خسته ام و بی قرار دوست

1 زار و نزار و خسته ام و بی قرار دوست از من ای صبا ببر خبری تا دیار دوست

2 گو یاد کن زحال جگر خستگان هجر آنشب که هست روز و شب اندر کنار دوست

3 کی در خور غمست و فراق آنکه سالها بوده است در نعیم وصال و جوار دوست

4 قطع امید کرده زدنیا و آخرت نومید از دو عالم و امیدوار دوست

5 بر رهگذار دوست نشسته است منتظر بر کف گرفته جان ز برای نثار دوست

6 درگردنت صبا چو تنم خاک ره شود در کوی دوست ریزش و در رهگذار دوست

7 ای آنکه واقفی زدرون و برون کار رمزی بما بگوی ز اسرار کار دوست

8 جز کار و بار دوست ندانیم کار و بار دگر مائیم جانی و دلی و کار و بار دوست

9 صبر و وفا نیاز وفنا فیض کار ماست جور و جفا و غنچ و دلالست کار دوست

عکس نوشته
کامنت
comment