بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

ما را گلی از باغ تو از بابافغانی شیرازی غزل 258

غزل 258 ام از 695 غزلیات

ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند

1 ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند چیدن چه خیالیست که دیدن نگذارند

2 بهر سخنی از لبت ای غنچه ی خندان چون گل همه گوشیم شنیدن نگذارند

3 هر جا که شود آینه ی روی تو پیدا آهی ز سر درد کشیدن نگذارند

4 بی چاشنی درد و غم از ساغر مقصود یک جرعه بدلخواه چشیدن نگذارند

5 ما را ز نمکدان تو ای کان ملاحت غیر از جگر پاره گزیدن نگذارند

6 این طرفه که رندان خرابات مغان را پیراهن ناموس دریدن نگذارند

7 هرچند کشد سرزنش خار فغانی او را گلی از باغ تو چیدن نگذارند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند

شاعر شعر ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند چه کسی است ؟

شاعر شعر ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند چیست ؟

قالب شعر ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند غزل است

مضمون اصلی شعر ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر