مکن وز مهربانان رو مگردان از جلال عضد غزل 219

جلال عضد

آثار جلال عضد

جلال عضد

مکن وز مهربانان رو مگردان

1 مکن وز مهربانان رو مگردان مرا آشفته چون گیسو مگردان

2 گره در چین پیشانی میفکن شکن در گوشه ابرو مگردان

3 ز تاریکی مکن روز مرا شب به باریکی مرا چون مو مگردان

4 مرا از جمله عالم روی در تست تو از من رو به دیگر سو مگردان

5 از آن چوگان که داری بر سر دوش ازین سانم به سر چون گو مگردان

6 جگر خون است و چشمت تا کی آخر چنین بیمار را بدخو مگردان

7 مرا در جست و جوی خود ازین سان بسان باد در هر کو مگردان

8 جلال ار صادقی در عشق بازی ز پیش تیرباران رو مگردان

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر