- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بهتازگی نکشد عافیت دماغ مرا مگر شکستن دل پرکند ایاغ مرا
2 شبیکه دیدهکنم روشن از تماشایت فتیله مدتحیربود چراغ مرا
3 ز برق یأس جگرسوز بادهای دارم که شعله نیزنبوسد لب ایاغ مرا
4 نشاط باده به مینای غنچگیها بود شکفتگی همه خمیازهکرد باغ مرا
5 خمار شیشهٔ چرخ از نگونیاش پداست چسان علاجکندکلفت دماغ مرا
6 در ابروی تو شکنپرورد تغافل چند مقام فتنه مکنگوشهٔ فراغ مرا
7 هزاررنگ ز بخت سیاه منگلکرد زمانه شوخی طاووس داد زاغ مرا
8 چوموج سرمه نهانم بهچشم خوش نگهان زحلقهٔ رم آهوطلب سراغ مرا
9 فسردگی مطلب از دلمکه در ایجاد به تیغ شعله بریدند ناف داغ مرا
10 مگر ز ناله تهیگشت سینهٔ بیدل که خامشی است سبق عندلیب باغ مرا