1 نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی تو به خزان تاک ماند قدح شراب بی تو
2 به کدام دل نسوزم چو ز بزم رخ بتابی که شود ز آتش دل بط می کباب بی تو
1 ای گلشن از بهار خیال تو سینهها برگ گل از طراوت نامت سفینهها
2 هرجا غمت رواج دهد گوهر شکست بر سنگ خاره رشک برند آبگینهها
1 میپرستی میدهد یادم نوای عندلیب غلغل میناست در گوشم صدای عندلیب
2 عشق با معشوق یاران مصاحب کافری است آشنای گل نگردد آشنای عندلیب
1 بحر عشق است و وفا گوهر پاک است اینجا کشتی چاره گران سینه چاک است اینجا
2 سیر بازار وفا محشر ارباب دل است عالم تفرقه یک دامن پاک است اینجا