جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1652

غزل 1652 ام از 6329 غزلیات

ای دریغا که شب آمد همه از هم ببریم

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21

1 ای دریغا که شب آمد همه از هم ببریم مجلس آخر شد و ما تشنه و مخمورسریم

2 رفت این روز دراز و در حس گشت فراز ز اول روز خماریم به شب زان بتریم

3 باطن ما چو فلک تا به ابد مستسقی است گر چه روزی دو سه در نقش و نگار بشریم

4 معده گاو گرفته‌ست ره معده دل ور نه در مرج بقا صاحب جوع بقریم

5 نزد یزدان نه صباح است برادر نه مسا چیز دیگر بود و ما تبع آن دگریم

6 همه زندان جهان پر ز نگارست و نقوش همه محبوس نقوش و وثنات صوریم

7 کوزه‌ها دان تو صور را و ز هر شربت فکر همچو کوزه همه هر لحظه تهی ایم و پریم

8 نفسی پر ز سماع و نفسی پر ز نزاع نفسی لست ابالی نفسی نفع و ضریم

9 شربت از کوزه نروید بود از جای دگر همچو کوزه ز اصول مددش بی‌خبریم

10 از دهنده نظر ار چه که نظر محجوب است زان است محجوب که ما غرق دهنده نظریم

11 آن چنانک نتوان دید ز بعد مفرط سبب قربت مفرط معزول از بصریم

12 گه ز تمزیج جمادات چو یخ منجمدیم گه در آن شیر گدازنده مثال شکریم

13 اگر این یخ نرود زان است که خورشید رمید وگر آن مه نرسد زان است که بند اگریم

14 گر چه دل را ز لقا بر جگرش آبی نیست متصل با کرم دوست چو آب و جگریم

15 چو مهندس جهت جان وطن غیبی ساخت با مهندس ز درون هندسه‌ای برشمریم

16 چو سلیمان اگر او تاج نهد بر سر ما همچو مور از پی شکرش همه بسته کمریم

17 از زکاتی که فرستد بر ما آن خورشید قمر اندر قمر اندر قمر اندر قمریم

18 وز سحابی که فرستد بر ما آن دریا گهر اندر گهر اندر گهر اندر گهریم

19 زان بهاری که خزانی نبود در پی او همه سرسبز و فزاینده چو سرو و شجریم

20 جان چو روز است و تن ما چو شب و ما به میان واسطه روز و شب خویش مثال سحریم

21 من خمش کردم ای خواجه ولیکن زنهار هله منگر سوی ما سست که احدی الکبریم

شعر قالب : غزل سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای دریغا که شب آمد همه از هم ببریم

شاعر شعر ای دریغا که شب آمد همه از هم ببریم چه کسی است ؟

شاعر شعر ای دریغا که شب آمد همه از هم ببریم جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ای دریغا که شب آمد همه از هم ببریم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای دریغا که شب آمد همه از هم ببریم چیست ؟

قالب شعر ای دریغا که شب آمد همه از هم ببریم غزل است

سبک شعر ای دریغا که شب آمد همه از هم ببریم چیست ؟

سبک شعر ای دریغا که شب آمد همه از هم ببریم سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر ای دریغا که شب آمد همه از هم ببریم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1652

غزل 1652 ام از 6329 غزلیات
بنر