ای دریغا گر رسیدی دی به از سنایی غزنوی غزل 353

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

ای دریغا گر رسیدی دی به من پیغام تو

1 ای دریغا گر رسیدی دی به من پیغام تو دوش زاری کردمی در آرزوی نام تو

2 از عتاب خود کنون پرم به بر گر بهر تو پر بریده به بود تا مانم اندر دام تو

3 می نبود آنرخ نصیب چشم اکنون آمدم تا صدف گردد مگر گوش من از پیغام تو

4 نیست اندر تو چو یوم‌الحشر لهو و ظلم و لغو همچو یوم‌الحشر بی‌انجام باد ایام تو

عکس نوشته
کامنت
comment